• تاریخ انتشار : 1396/01/23 - 11:53
  • بازدید : 604
  • تعداد بازدید : 175
  • زمان مطالعه : 8 دقیقه
روابط عمومی

نگاهی به تجارت در نامه امام علی(ع) به مالک اشتر/ نوشته دکتر محمدعلی حیدرنیا متخصص پزشکی اجتماعی

نگاهی به تجارت در نامه امام علی(ع) به مالک اشتر/ نوشته دکتر محمدعلی حیدرنیا متخصص پزشکی اجتماعی

 بنام خدا

نگاهی به تجارت در نامه امام علی(ع) به مالک اشتر

(به بهانه سالروز تولد امام علی(ع) و سال اقتصاد مقاومتی)

در اسلام اقتصاد هدف نیست بلکه یک ابزار ضروریست برای ارتقای کیفیت زندگی در ابعاد چهار گانه آن یعنی بعد جسمانی، بعد اجتماعی، بعد روانی و بعد معنوی و پر واضح است که یک فرد تربیت شده در مکتب اسلام آنگاه که از یک بنیه اقتصادی خوب برخوردارباشد در ارتقای این ابعاد در زنگی خود موفق تر خواهد بود. و با این رویکرد است که اسلام به نقش عامل اقتصاد  در زندگی می پردازد.

 استاد مطهری در پرسشی که آیا اسلام به زندگى دنیوى و نقش عامل اقتصادى در زندگى توجه کرده است ؟ می گوید:

"شکى نیست که عوامل اقتصادى از اساسى ترین عوامل زندگى بشر است, یعنى بشر نمى تواند بى اعتنا به این مسائل زندگى کند این شاید با مفاهیمى که ما خیلى اغراق آمیز مى گوییم ، جور در نیاید ، ولى مى بینیم همین اسلام که به عوامل معنوى ، به ایمان و این جور مسائل و افرادى که در راه ایمان و فى سبیل الله جهاد مى کنند ، این همه اهمیت مى دهد و واقعا جهادهایى را جهاد فى سبیل الله، نه فى سبیل شکم و نه در سبیل منافع اقتصادى، تعبیر مى کند. در عین حال درباره این که معاش و زندگى از ضرورتهاى زندگى بشر است و انسان نمى تواند براى همیشه از آن شرایط سرپیچى کند , تاکید مى کند، همه افراد بشر براى همیشه نمى توانند از این شرایط سرپیچى کنند , اگر هم یک فرد سرپیچى کند , همه افراد این جور نیستند اگر هم جامعه اى موقتا سرپیچى کند , براى همیشه نمى تواند.".

در رابطه با اهمیت اقتصاد و معاش معقول در زندگی حدیثی منتسب به پیامبر گرامی و امام علی(ع) است که می فرمایند: من لا معاش له لا معاد له (هر که زندگي مادي ندارد٬ زندگي اخروي نيز ندارد) .

همچنین منقول است از ابوذر که میگوید: "وقتی فقر وارد خانه ای شد، دين از در بيرون ميرود"

نامه شماره 53 و نهج البلاغه

کتاب نهج البلاغه به همت سید رضی، از خطبه ها، نامه ها و کلمه های قصار (سخنان حکمت آمیز) امام علی (ع) تهیه شده، که دارای 241 خطبه، 79 نامه و 480 کلمه ی قصار است و در این میان نامه شماره 53 خطاب به مالک اشتر طولانی ترین نامه است که در واقع یک دستورالعمل کاربردی برای مدیریت جامعه می باشد. امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر که به حق میتوان انرا قانون اساسی حکومت اسلامی نامید نکات بسیار مهم و کلیدی در رابطه با تجارت و اقتصاد دارند که نیازمند توجه و باز نگری جدی مخصوصا در جامعه امروز می باشد. امام (ع) برای اقتصاد سالم آن چنان اهمیتی قایل است که حدیث فوق الذکر را می فرماید که"من لا معاش له لا معاد له"

امام (ع) در تقسیم بندی طبقات اجتماعی تجار و پیشه وران را در جایگاه تعریف شده ای قرار می دهند.

"بدان، که رعیت را صنف هایی است که کارشان جز به یکدیگر اصلاح نشود و ازیکدیگر بی‌نیاز نباشند.صنفی از ایشان لشکرهای خدای‌ اند و صنفی، دبیران خاص ‌یا عام و صنفی قاضیان عدالت گسترند و صنفی، کارگزاران‌ اند که باید در کار خودانصاف و مدارا را به کار دارند و صنفی جزیه دهندگان و خراجگزارانند، چه ذمی وچه مسلمان و صنفی بازرگانان‌ اند و صنعتگران و صنفی فرودین که حاجتمندان ومستمندان باشند.هر یک را خداوند سهمی معین کرده و میزان آن را در کتاب خود وسنت پیامبرش(صلی الله علیه و آله) بیان فرموده و دستوری داده که در نزد ما نگهداری می ‌شود."

ودر ادامه جایگاه ویژه تجار و صنعتگران را در بین سایر صنوف اینگونه مشخص می کنند.

"اما لشکرها، به فرمان خدا دژهای استوار رعیت‌ اند و زینت والیان.دین به آنهاعزت یابد و راهها به آنها امن گردد و کار رعیت جز به آنها استقامت نپذیرد.و کارلشکر سامان نیابد، جز به خراجی که خداوند برای ایشان مقرر داشته تا در جهاد با دشمنانشان نیرو گیرند و به آن در به سامان آوردن کارهای خویش اعتماد کنند و نیازهایشان را برآورد.این دو صنف، برپای نمانند مگر به صنف سوم که قاضیان وکارگزاران و دبیران‌ اند، اینان عقددها و معاهده‌ها را می‌بندند و منافع حکومت را گردمی ‌آورند و در هر کار، چه خصوصی و چه عمومی، به آنها متکی توان بود.

و اینها که‌ برشمردم، استوار نمانند مگر به بازرگانان و صنعتگران که گردهم می ‌آیند و تا سودی ‌حاصل کنند، بازارها را برپای می‌ دارند و به کارهایی که دیگران در انجام دادن آنها ناتوان‌ اند امور رعیت را سامان می ‌دهند.آنگاه، صنف فرودین، یعنی نیازمندان ومسکینان‌ اند و سزاوار است که والی آنان را به بخشش خود بنوازد و یاریشان کند.درنزد خداوند، برای هر یک از این اصناف، گشایشی است.و هر یک را بر والی حقی ‌است، آن قدر که حال او نیکو دارد و کارش را به صلاح آورد.و والی از عهده آنچه ‌خدا بر او مقرر داشته، بر نیاید مگر، به کوشش و یاری خواستن از خدای و ملزم‌ ساختن خویش به اجرای حق و شکیبایی ورزیدن در کارها، خواه بر او دشوار آید یا آسان نماید.".

و امام(ع) در ادامه مالک را در رابطه  با حق صنف بازرگانان و صنعتگران که از پایه های اساسی اقتصاد هستند چنین سفارش می  فرماید.

"اینک سفارش مرا در حق بازرگانان و پیشه‌ وران بپذیر و درباره آنها به کارگزارانت‌ نیکو سفارش کن.خواه آنها که بر یک جای مقیم‌ اند و خواه آنها که با سرمایه خویش ‌این سو و آن سو سفر کنند و با دسترنج ‌خود زندگی نمایند.زیرا این گروه، خود مایه ‌های منافع ‌اند و اسباب رفاه و آسودگی و به دست آورندگان آن از راههای دشوارو دور و خشکی و دریا و دشتها و کوهساران و جایهایی که مردم در آن جایها گرد نیایند و جرات رفتن به آن جایها ننمایند.اینان مردمی مسالمت‌ جوی‌ اند که نه ازفتنه‌ گریهایشان بیمی است و نه از شر و فسادشان وحشتی.در کارشان نظر کن، خواه‌ در حضرت تو باشند یا در شهرهای تو."

امام (ع) ضمن توجه ویژه به این قشر برای پیشگیری از مفاسد انان مالک را گوشزد می کند که:

"با اینهمه بدان که بسیاری از ایشان را روشی ‌نا شایسته است و حریص‌ اند و بخیل.احتکار می ‌کنند و به میل خود برای کالای خودبها می ‌گذارند، با این کار به مردم زیان می‌ رسانند و برای والیان هم مایه ننگ و عیب ‌هستند

پس از احتکار منع کن که رسول الله(صلی الله علیه و آله)از آن منع کرده است وباید خرید و فروش به آسانی صورت گیرد و بر موازین عدل، به گونه‌ ای که در بها، نه ‌فروشنده زیان بیند و نه بر خریدار اجحاف شود.پس از آنکه احتکار را ممنوع‌ داشتی، اگر کسی باز هم دست‌ به احتکار کالا زد، کیفرش ده و عقوبتش کن تا سبب‌ عبرت دیگران گردد ولی کار به اسراف نکشد."

بازرگانان و صاحبان اقتصاد در هر جامعه ممکن است که با موانع و کار شکنی هایی مواجه شوند که مانع ادامه کار انها بشود. از جمله حسادت دیگران ومشوش کردن ذهن حاکمان نسبت به انها. عدم اعتماد به ثبات قوانین و تعهدات حکومت و مسئله رانت. امام(ع) به صورت عام مواردی را به مالک گوشزد و سفارش می کند که برای پیشگیری از چنین موانعی راهگشا است.

"با بخیلان رای مزن که تو را از جود و بخشش باز دارند و نه با حریصان، زیراحرص و طمع را در چشم تو می ‌آرایند که بخل و ترس و آزمندی، خصلت هایی‌ گوناگون هستند که سوء ظن به خدا همه را دربر دارد."

و در رابطه با پیمان هر چند که به صورت عام  می  فرماید "در برابر پیمانی که بسته‌ ای و امانی که داده ‌ای خود را سپر ساز، زیرا هیچ یک ازواجبات خداوندی که مردم با وجود اختلاف در آرا و عقاید، در آن همداستان وهمرای هستند، بزرگتر از وفای به عهد و پیمان نیست.حتی مشرکان هم وفای به ‌عهد را در میان خود لازم می‌شمردند، زیرا عواقب ناگوار غدر و پیمان شکنی رادریافته بودند.پس در آنچه بر عهده گرفته‌ ای، خیانت مکن و پیمانت را مشکن."

و در موضوع رانت می فرماید: " و بدان، که والی را خویشاوندان و نزدیکان است و در ایشان خوی برتری‌ جویی‌و گردنکشی است و در معاملت‌ با مردم رعایت انصاف نکنند. ریشه ایشان را با قطع‌ موجبات آن صفات قطع کن.به هیچیک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به‌ اقطاع مده، مبادا به سبب نزدیکی به تو، پیمانی بندند که صاحبان زمینهای‌ مجاورشان را در سهمی که از آب دارند یا کاری که باید به اشتراک انجام دهند، زیان‌ برسانند و بخواهند بار زحمت‌ خود بر دوش آنان نهند.پس لذت و گوارایی، نصیب‌ ایشان شود و ننگ آن در دنیا و آخرت بهره تو گردد."

واگذاری زمین های دولتی نمونه بارز رانت در ان زمان بوده است.

این بیانات و سایر مطالبی که در جهان بینی اسلامی در رابطه با اقتصاد بیان می شود جایگاه ویژه و مهمی را برای اقتصاد تبیین میکند. البته اقتصادی که زیر بنا باشد برای رشد و تعالی انسان، اقتصادی که به عنوان یک ابزار  کمک کند تا نیروهای بالقوه ای که خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده است بالفعل شود و به عبارتی پتاسیل های درونی انسان مجال شکوفایی و بروز یابد چنین اقتصادی بسیار محترم و با ارزش است نه ان اقتصادی که فقط برای اقتصاد باشد. پایان

دکتر محمد علی حیدرنیا

متخصص پزشکی اجتماعی

عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی شهید بهشتی

  • گروه خبری : اخبار داخلی,اطلاعيه ها
  • کد خبر : 44751
کلید واژه

نظرات

0 تعداد نظرات

نظر

×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

تنظیمات قالب